ديويد چیس در مستند کوتاهِ موسیقی سوپرانوها از مارتین اسکورسیزی و استنلی کوبریک بعنوان بنیانگذاران مکتب موسیقیِ انتخابی، با تمرکز بالا روی راکـاندـرول، نام میبرد و اعتراف میکند که خیابانهای پایین شهر «مغز او را منفجر کرد!» اسکورسیزی در این فیلم با استفاده از قطعهی «عشقم باش» از گروهِ رونتس، یکی از زیباترین عنوانبندیهای آغازینِ عصر جدیدِ سینما را رقم زد و راهی نو پیش پای خود، همنسلان و پیروانش نهاد. نزدیک به بیستوپنج سال بعد ديويد چیس که آماده میشد سوپرانوها را به آمریکا و باقی دنیا معرفی کند، به مارتین بروستل، یکی از تهیهکنندگان سریال، گفت «فقط میدونم که نمیخوام برای سوپرانوها آهنگساز استخدام کنم.» بروستل دلیل این رویکرد را اینطور تفسیر میکند که «دیوید دوست نداشت به مخاطبش بگوید که چه حسی از هر صحنهای بگیرد.» نهایتاً راهْ راهِ چیس شد و شش فصل سوپرانوها بدون حتی یک نتِ اصیل و تماماً به لطف حافظهی بینظیر خود چیس در به یاد داشتن تصنیفها و ترانههای راکـاندـرول و یاری استیون ون زنت (بازیگر نقش سیلویو دانته و آهنگساز، خواننده و نوازندهی گیتارِ شهیر آمریکایی که بخش عظیمی از شهرتش را مدیون همکاری با بروس اسپرینگستین است)، دومینیک کیانزه (بازیگر نقش عمو جونیور) و کاترین دایاک (مشاور و ناظر موسیقی سوپرانوها) ساخته شد. [...]