آرشیو شماره ۲۷

خندیدن پیش از نیمه‌شب

درباره‌ی هولی موتورز، ساخته‌ی لئوس کاراکس

سیزده سال! این زمانی‌ است که لئوس کاراکس برای ساختن یک فیلم بلند جدید به آن نیاز داشت. منظورم این است که اگر فیلمسازِ با تب‌وتاب، مطابق برنامه‌اش‌ پیش می‌رفت. پُلا اکس فیلم شگفت‌انگیزِ ضعیفی بود، مانندِ شخصیت اصلیش، آشفته و شتابزده. فیلمی که نه فهمیده شد، نه پسندیده، و نه موفقیتی در اکران به ‌دست آورد. هولی موتورز اما، فیلمی برجسته و فاخر است، که از چرخش ظریف و هیپنوتیزم‌کننده‌ی یک لیموزین برای گسترش روایتی ازهم‌گسسته استفاده می‌کند. داستان چیست؟ شخصیتی (دُنی لَه‌وان) با هویت‌ چندگانه، یک بازیگر (شاید)، مردیْ به ‌هر حال، که اوقاتِ روزش را سوارِ یک لیموزین، به تغییرِ شخصیت می‌گذراند. با هر توقفِ لیموزین یک داستان تازه شروع می‌شود، یک شخصیت تازه متولد می‌شود. درمجموع یازده آواتار، که به آنها پیش‌درآمدی در قالب یک رؤیا، و مؤخره‌ای فوق‌العاده افزوده می‌شود؛ تقریباً سیزده داستان، برای هرکدام از سیزده سالی که کاراکس دور از پرده‌ی سینما گذرانده است (به‌استثنای گَند، بخشی از فیلم مشترکِ توکیو، که در سال ۲۰۰۸ ساخته شده است). [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: