ماهنامه فیلم تابستان سال 88 شماره ویژهای را که هر سال در روز ملی سینما منتشر میکند، به مشکلی اختصاص داد که آن روزها کمکم در سینمای ایران جدیتر میشد. این شماره ویژه «فیلم» با تصویری از پدر و پسرِ مغمومِ فیلم دزدان دوچرخه به مشکل فیلمهای به نمایش درنیامده در یک دهه (88-1378) میپرداخت. «صف طویل خاکستری» که مجله فیلم از آن صحبت میکرد و به ذکر نام و مشکل بیش از دویست فیلم اکران نشده پرداخته بود، در سالهای بعد و با جا افتادن تکنولوژی دیجیتال که فیلم ساختن را از نگاتیوهای در اختیار بنیاد فارابی بینیاز میکرد، طویلتر هم شد اما مناسبات اکران دستنخورده ماند. گروهی از فیلمها از این مناسبات بیرون بودند و هستند. بعد از هفت سال، مروری بر اسامی فیلمهایی که در دهه هشتاد اکراننشده مانده بودند سه دسته مختلف را نشانمان میدهد. فیلمهایی که با حمایت دولتی و بدون توجه به جذابیت ساخته شدند، فیلمهایی که در فضای غیرشهری و عمدتاً با قهرمانان کودک ساخته شده و ما آنها را نسخههایی تقلیدی از فیلمهای موفق ایرانی در جشنوارهها مینامیم و سرانجام فیلمهایی با فضایی آوانگاردتر در فرم و گاهی گزنده از نظر نقد اجتماعی که هم شمشیر داموکلس سانسور و نظارت را بالای سر میبینند و هم با فرمولهای پخشکننده و سینمادار نامنطبقند. [...]