به محض اینکه آخرین مسافر پا روی زمین سفت گذاشته بود، بیتردید مشتی از آدمهای با درایت فکر ساختن فیلمی دربارۀ فرود اضطراری ماهرانۀ خلبان چسلی «سالی» سولن برگر روی رودخانۀ هادسن در روزی سرد در اواسط ژانویۀ 2009، به سرشان زده بود. این منطق سرگرمیهای پولساز است. این رخداد همۀ عناصر لازم شکوه زندگی واقعی تحت فشار و نیز یک قطعۀ داستانی حاضر و آماده و معرکه را دارا بود. هزاران فیلم دیگر را میشد از ماجرای سالی ساخت و بیشتر آنها دست بالا میتوانستند فیلمهای آبکی هیجانانگیز از آب درآیند اما کار به دست کلینت ایستوود سپرده شد، که در 86 سالگی یکی از کاربلدترین و نابترین کارگردانان استثنائی است که امروزه فیلمهای عظیم میسازد و تنها کارگردانی است که با نظام استودیویی قدیم هالیوود پیوندی ناگسستنی دارد. فیلم حاصله، سالی، در عنوانش معنایی دوپهلو عرضه میکند، فیلمی دربارۀ تلاش بیحاصل برای لکهدار کردن شهرت یک قهرمان، همانقدر درگیر فاجعۀ احتمالی که دلمشغول موفقیت واقعی. [...]