آرشیو شماره ۲۷

تردید

ایده‌هایی درباره سینمای وحشت معاصر

هیچ ژانر دیگری در سینما نمی‌تواند مانند ژانر وحشت تفاوت نسل‌ها را بیان کند. هر نسلی نه‌تنها فکر می‌کند که ذائقه‌اش در این ژانر گسترده‌تر و بهتر از نسل پیشین است بلکه سلیقه نسل قبل را هم بی‌کیفیت و منحط می‌داند. به دهة ۱۹۷۰ برگردیم. «بهترین فیلم‌های وحشت اشاره‌گر بودند، الهام‌بخش تخیل شما بودند، همه‌چیز را نشان نمی‌دادند. اتفاقات خارج از تصویر، سایه‌ها، صداها: استادان این ژانر از مورنائو تا ژاک تورنر و پولانسکی اینها را خوب می‌شناختند.» من این تکّه حکمتِ مسلم‌پنداشته‌ را بارها و بارها از «قدیمی‌ها» خواندم و شنیدم؛ حکمتی که من ــ و تمام سینه‌فیل‌های هم‌نسل من ــ می‌دانستیم که زمان شورش علیه آن رسیده است. بله، البته که آدم‌های گربه‌نما (۱۹۴۲)، بی‌گناهان (۱۹۶۱)، انزجار(۱۹۶۵) و بسیاری دیگر کلاسیک‌های بزرگ و بی‌چون‌وچرایی بودند، اما آیا واقعاً «حرف آخر» را در نمایش وحشت می‌زدند؟ [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: