به واپسین سالِ دههی ۵۰ میلادی، سال قدرتنمایی سینمای مدرن بازگردیم، سالی که فیلمهایی چون هیروشیما عشقِ من آلن رِنه، پسرعموهای کلود شابرول و اولین فیلم بلندِ فرانسوا تروفو، نمونههایی از آثار خلاقانهی جوانان سینمای فرانسهی آن سالها هستند که یکی از پسِ دیگری به اکران درمیآیند. از وجوهِ بارزی که بسیاری فیلمهای شاخص سالهای موج نو فرانسه را همپا و نزدیک به هم میکند، این است که در آنها شهر، در هیأتِ کالبدِ فیلم، نقشی شایانِ ذکر دارد. در این میان، ۴۰۰ ضربهی تروفو نمایندهی قدرتمندیست از سینمای نسل بیزار از سنت سینمای بابابزرگها که با هدف حضور چشمگیر در جشنوارهی کن، به زورآزمایی با کلیشههای رایج در سینمای عُرف بلند میشود، آن هم برابرِ دیدگان مخاطب سینمای راکد فرانسه، که بحران و شکست تجاری سال ۵۸ همچون زخمی بر پیکرهی آن است. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید