پابلو لارایین، فیلم به فیلم پلیدی روح انسان را دنبال کرده است؛ چه آنجا که در تونی مانرو عشق به جان تراولتا را با بیانیهای سیاسی/اجتماعی ترکیب کرد و چه در کالبدشکافی و نَه که رخنه کردن شر در میان آدمهای معمولی را با تنشهای سیاسی همراه ساخت و مرز میان شر بودن سیاسیون و خیر بودن آدمهای معمولی را برداشت. لارایین اهل خطکشیهای مرسوم نیست، در نظر او اهل سیاست همانقدر میتواند شر باشد که آدمی عادی مثل رائول در تونی مانرو. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید