آرشیو شماره ۲۷

اَنیِس واردا سینما بی سقفی بالای سرش

درباره سینمای اَنیِس واردا
نویسنده: مسعود منصوری

«چند نفر از اعضای کایه دو سینما را برای اولین‌بار در یک شب زمستانی در سال 1954 یا 55 ملاقات کردم. آمده بودند دیدن الَن رِنه که در خانه‌اش پذیرایشان بود. موقع مونتاژ لا پواَن کورت بود. آن جوانک‌ها را نمی‌شناختم، برای همین است که تصویر محوی (که بعدتر واضح شد) از چهره‌شان توی ذهنم مانده. گمان کنم شابرول، تروفو، رومر (که آن‌ موقع اسمش یک چیز دیگر بود)، بریالی، دونیول‌ـ‌والکروز و گدار آن شب جمع شده بودند. حرف‌هایشان را درست متوجه نمی‌شدم. به هزارتا فیلم اشاره می‌کردند و یک ‌چیزهایی به رِنه پیشنهاد می‌کردند. همه‌شان تندتند حرف می‌زدند و تکان‌تکان‌خوران ورّاجی می‌کردند. دورتادور نشسته بودند، حتی روی تخت. من آنجا مثل یک وصلۀ ناجور بودم. احساس می‌کردم کوچک هستم، و بی‌سواد، تنها دختر در جمع پسرهای کایه دو سینما» / اَنیِس واردا در کتاب واردا به‌روایت اَنیِس. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: