دیگر پیر شدهام. وقت زیادی ندارم. این فیلم دو سال از عمرم را به خودش اختصاص داد. باید بیشتر بنویسم.» این عبارات پل آستر در جواب به این سؤال بود که آیا فیلم دیگری هم خواهد ساخت یا نه. در یک شب سرد نیویورک، پیرمرد از بروکلین به متروگراف (مکان جدید سینمایی نیویورک در مجاورت محله چینیها) آمده بود تا نسخههایی از دو فیلمش لولو روی پل و زندگی درونی مارتین فراست را ببیند. قبل از فیلم پیغام ویلم دافو برای متروگراف خوانده شد. دافو از زمانی یاد کرده بود که فیلم در فستیوال کن نمایش داده شد و سر آنها به اندازه دیگر کارگردانان شلوغ نبود و وقت کردند تا چند روزی در سواحل فرانسه با پل آستر درباره سینما گپ بزنند. دافو که این پیغام را از سر صحنه فیلمبرداری از کوههای راکی کانادا میفرستاد آرزو کرده بود که کاش امشب یک بار دیگر با پل آستر برای تماشای فیلم آنجا میبود. [...]