مایکل آلمریدا همیشه علاقه به بازی در زمینی تازه دارد: از تماشای آدمهایش در میان تصاویری سیاهوسفید و اشباعشده با پیکسلهای فراوان در دختری دیگر، سیارهای دیگر (1992) گرفته تا درام خونآشامی نامتعارفش نادیا (1994) که انگار همآمیزی سینمای هال هارتلی بود با دیوید لینچ؛ از احضار شکسپیر در نیویورک قرن بیستویکم در هملت (2000) گرفته تا همین تجربه جدیدش آزمایشگر (2014) که آزمایشها و زندگی یکی از مشهورترین روانشناسان اجتماعی قرن بیستم استنلی میلگرام را به تصویر میکشد. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید